معنی فارسی rematched
B1دوباره مسابقه دادن یا رقابت کردن، به معنای تنظیم مجدد یک بازی یا رقابت.
Matched again, especially in a competition or game.
- VERB
example
معنی(example):
بازیکنان برای یک رقابت عادلانه دوباره مسابقه داده شدند.
مثال:
The players were rematched for a fair competition.
معنی(example):
آنها پس از اینکه بازی اول به تساوی رسید، دوباره مسابقه دادند.
مثال:
They rematched after the first game ended in a tie.
معنی فارسی کلمه rematched
:
دوباره مسابقه دادن یا رقابت کردن، به معنای تنظیم مجدد یک بازی یا رقابت.