معنی فارسی rematriculated
B1دوباره ثبتنام کردن، به معنی ثبتنام مجدد در یک دوره تحصیلی یا آموزشی است.
To enroll again, especially in an educational institution.
- VERB
example
معنی(example):
او باید دوباره ثبتنام میکرد تا ادامه تحصیل دهد.
مثال:
She had to be rematriculated to continue her studies.
معنی(example):
پس از یک سال وقفه، او بالاخره دوباره ثبتنام شد.
مثال:
After a year off, he was finally rematriculated.
معنی فارسی کلمه rematriculated
:
دوباره ثبتنام کردن، به معنی ثبتنام مجدد در یک دوره تحصیلی یا آموزشی است.