معنی فارسی rematerializing
B1فرآیند جاری که در آن چیزی دوباره به شکل مادی خود در میآید.
The ongoing process of making something material again.
- VERB
example
معنی(example):
فرآیند دوباره به وجود آوردن فایلهای گمشده میتواند پیچیده باشد.
مثال:
The process of rematerializing lost files can be complicated.
معنی(example):
او در حال دوباره به وجود آوردن مفاهیم در ذهنش است تا افکارش را روشن کند.
مثال:
She is rematerializing the concepts in her mind to clarify her thoughts.
معنی فارسی کلمه rematerializing
:
فرآیند جاری که در آن چیزی دوباره به شکل مادی خود در میآید.