معنی فارسی remedially
B2به صورت اصلاحی، به معنای اعمالی که به منظور بهبود وضعیت به کار میروند.
In a manner intended to remedy a problem.
- ADVERB
example
معنی(example):
مدرسه برنامههای تمرکز شده به روی اصلاح را برای دانشآموزان مبتلا به مشکل ارائه میدهد.
مثال:
The school offers remedially focused programs for struggling students.
معنی(example):
او اقداماتی مؤثر به صورت اصلاحی برای بهبود سلامتیاش انجام داد.
مثال:
He took remedially effective measures to improve his health.
معنی فارسی کلمه remedially
:
به صورت اصلاحی، به معنای اعمالی که به منظور بهبود وضعیت به کار میروند.