معنی فارسی remigrated

B1

به کشور خود بازگشتن پس از مهاجرت به کشور دیگر.

Returned to one's home country after having migrated to another.

example
معنی(example):

آنها پس از ده سال زندگی در خارج با موفقیت به کشور خود بازگشتند.

مثال:

They have successfully remigrated after living abroad for a decade.

معنی(example):

خانواده‌ها سال گذشته برای دستیابی به زندگی بهتر به کشور خود بازگشتند.

مثال:

The families remigrated last year, seeking a better life.

معنی فارسی کلمه remigrated

: معنی remigrated به فارسی

به کشور خود بازگشتن پس از مهاجرت به کشور دیگر.