معنی فارسی remigration

B1

عمل بازگشت به وطن یا کشور اصلی بعد از زندگی در کشور دیگر.

The process of returning to one's country of origin after residing in another country.

example
معنی(example):

بازگشت مجدد می‌تواند تأثیر زیادی بر اقتصاد یک کشور داشته باشد.

مثال:

Remigration can significantly impact the economy of a country.

معنی(example):

بازگشت مجدد کارکنان ماهر به عنوان یک تغییر مثبت تلقی می‌شود.

مثال:

The remigration of skilled workers is seen as a positive change.

معنی فارسی کلمه remigration

: معنی remigration به فارسی

عمل بازگشت به وطن یا کشور اصلی بعد از زندگی در کشور دیگر.