معنی فارسی remobilizing
B1دوباره جابجا کردن یا سازماندهی منابع و افراد برای انجام یک فعالیت مشخص.
To organize or mobilize again for a specific task or activity.
- VERB
example
معنی(example):
تیم در حال دوباره جابجا کردن منابع برای تکمیل پروژه است.
مثال:
The team is remobilizing resources to complete the project.
معنی(example):
پس از طوفان، جامعه در حال دوباره سازماندهی برای بازسازی است.
مثال:
After the storm, the community is remobilizing to rebuild.
معنی فارسی کلمه remobilizing
:
دوباره جابجا کردن یا سازماندهی منابع و افراد برای انجام یک فعالیت مشخص.