معنی فارسی remold

B1

دوباره فرم دادن به ماده‌ای مانند گل یا پلاستیک برای ایجاد شکل یا محصول جدید.

To shape or form again, especially discussing materials like clay or plastic.

verb
معنی(verb):

Mold again, apply a new mold to

example
معنی(example):

من تصمیم گرفتم که گل را دوباره شکل دهم تا یک مجسمه جدید بسازم.

مثال:

I decided to remold the clay to create a new sculpture.

معنی(example):

کارخانه پلاستیک را دوباره شکل می‌دهد تا محصولات جدید بسازد.

مثال:

The factory will remold the plastic into new products.

معنی فارسی کلمه remold

: معنی remold به فارسی

دوباره فرم دادن به ماده‌ای مانند گل یا پلاستیک برای ایجاد شکل یا محصول جدید.