معنی فارسی remonetization
B1اقداماتی برای بازگرداندن یک ارز به گردش در بازار، به منظور بهبود اعتماد عمومی.
Measures taken to restore a currency to circulation, aimed at improving public confidence.
- NOUN
example
معنی(example):
بازگرداندن پول توسط دولت برای بهبودی لازم بود.
مثال:
The remonetization from the government was necessary for recovery.
معنی(example):
اقدامات بازگرداندن پول برای افزایش اعتماد مصرفکنندگان معرفی شد.
مثال:
Remonetization measures were introduced to boost consumer confidence.
معنی فارسی کلمه remonetization
:
اقداماتی برای بازگرداندن یک ارز به گردش در بازار، به منظور بهبود اعتماد عمومی.