معنی فارسی remonstratingly
B2به معنای اعتراضآمیز و به شیوهای که نشاندهنده نارضایتی است.
In a manner expressing strong disapproval or objection.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به طرز اعتراضآمیز با دوستش درباره تصمیم ضعیف صحبت کرد.
مثال:
She spoke remonstratingly to her friend about the poor decision.
معنی(example):
او به طرز اعتراضآمیز اشتباهات را در گزارش نشان داد.
مثال:
He remonstratingly pointed out the mistakes in the report.
معنی فارسی کلمه remonstratingly
:
به معنای اعتراضآمیز و به شیوهای که نشاندهنده نارضایتی است.