معنی فارسی remorses
B2احساس تاسف یا ناراحتی نسبت به اعمال یا تصمیمات گذشته.
To feel regret or guilt for something done.
- VERB
example
معنی(example):
او هر از گاهی برای اشتباهات گذشتهاش تاسف میخورد.
مثال:
He remorses over his past mistakes every now and then.
معنی(example):
شخصیت در کتاب اغلب درباره انتخابهایی که کرده است، تاسف میخورد.
مثال:
The character in the book often remorses about the choices he made.
معنی فارسی کلمه remorses
:
احساس تاسف یا ناراحتی نسبت به اعمال یا تصمیمات گذشته.