معنی فارسی remortgages

B2

عملی که در آن شخص وامی را که قبلاً گرفته است، مجدداً تأمین مالی می‌کند.

The process of taking out a new mortgage on a property that already has an existing mortgage.

noun
معنی(noun):

A subsequent or additional mortgage.

verb
معنی(verb):

To mortgage again.

example
معنی(example):

بسیاری از مالکان خانه در نظر دارند تا برای استفاده از نرخ‌های بهره پایین‌تر دوباره وام بگیرند.

مثال:

Many homeowners are considering remortgages to take advantage of lower interest rates.

معنی(example):

او اقدام به نهایی کردن وام‌های مجدد خود کرد تا پرداخت‌های ماهانه‌اش کاهش یابد.

مثال:

She finalized her remortgages to reduce her monthly payments.

معنی فارسی کلمه remortgages

: معنی remortgages به فارسی

عملی که در آن شخص وامی را که قبلاً گرفته است، مجدداً تأمین مالی می‌کند.