معنی فارسی remote sensing
B2حسگر از راه دور، روش جمعآوری اطلاعات از یک فاصله بالا، به طور معمول با استفاده از فناوریهای تصویربرداری مانند ماهوارهها.
The acquisition of information about an object or phenomenon without making physical contact.
- noun
The capability to gain information about an object without coming in direct contact with it, for example via satellite imaging or thermal imaging.
Remote viewing.
حسگر از راه دور به دانشمندان اجازه میدهد دادهها را از فاصلههای دور جمعآوری کنند.
Remote sensing allows scientists to gather data from far away.
تصاویر ماهوارهای یک نوع محبوب از حسگر از راه دور هستند.
Satellite imagery is a popular form of remote sensing.
معنی فارسی کلمه remote sensing
:
حسگر از راه دور، روش جمعآوری اطلاعات از یک فاصله بالا، به طور معمول با استفاده از فناوریهای تصویربرداری مانند ماهوارهها.