معنی فارسی remunerable
B1قابل پرداخت، مربوط به کارهایی که برای آنها حقوق یا پاداشی در نظر گرفته شده است.
Capable of being compensated or paid for.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
برخی از وظایف در پروژه قابل پرداخت هستند.
مثال:
Certain tasks in the project are remunerable.
معنی(example):
فقط موقعیتهای قابل پرداخت تبلیغ خواهند شد.
مثال:
Only remunerable positions will be advertised.
معنی فارسی کلمه remunerable
:
قابل پرداخت، مربوط به کارهایی که برای آنها حقوق یا پاداشی در نظر گرفته شده است.