معنی فارسی remuneratively
B1به شکل مالی و سودآور.
In a way that involves financial reward or profit.
- ADVERB
example
معنی(example):
این کسب و کار به صورت مالی عمل میکند تا اطمینان حاصل کند که سود میدهد.
مثال:
The business operates remuneratively to ensure profits.
معنی(example):
او به طور مالی کار کرد تا از خانوادهاش حمایت کند.
مثال:
She worked remuneratively to support her family.
معنی فارسی کلمه remuneratively
:
به شکل مالی و سودآور.