معنی فارسی renascence

B2 /ɹɪˈnas(ə)ns/

احیا، دوره‌ای از ظهور یا بازگشت به روش‌ها یا شیوه‌های قبلی، به ویژه در فرهنگ یا هنر.

The revival or renewed interest in something, especially in culture or art.

noun
معنی(noun):

A new beginning or rebirth; regeneration.

معنی(noun):

Renewal, revival.

معنی(noun):

The Renaissance.

example
معنی(example):

احیای هنر در قرن پانزدهم اروپا را تغییر داد.

مثال:

The renascence of art in the 15th century changed Europe.

معنی(example):

ادبیات در قرن بیستم احیایی را تجربه کرد.

مثال:

The literature experienced a renascence during the 20th century.

معنی فارسی کلمه renascence

: معنی renascence به فارسی

احیا، دوره‌ای از ظهور یا بازگشت به روش‌ها یا شیوه‌های قبلی، به ویژه در فرهنگ یا هنر.