معنی فارسی renascency

B2

رنوئنس، به بهبودی و تجدید حیات در زمینه‌های مختلف، به ویژه در هنر و فرهنگ اشاره دارد.

The process of revival or renewed interest in something.

example
معنی(example):

شهر دچار یک رنسانس در هنر و فرهنگ شد.

مثال:

The city experienced a renascency in the arts and culture.

معنی(example):

رنسانس زندگی جدیدی به سنت‌های قدیمی بخشید.

مثال:

Renascency brought new life to the old traditions.

معنی فارسی کلمه renascency

: معنی renascency به فارسی

رنوئنس، به بهبودی و تجدید حیات در زمینه‌های مختلف، به ویژه در هنر و فرهنگ اشاره دارد.