معنی فارسی renaissant

B2

رنسانسیک، به حالت یا دوره‌ای اشاره دارد که در آن فرهنگ یا هنر دوباره جان می‌گیرد.

Relating to or characteristic of the Renaissance; signify a revival.

example
معنی(example):

فرهنگ رنسانسیک موج جدیدی از خلاقیت را ترویج داد.

مثال:

The renaissant culture promoted a new wave of creativity.

معنی(example):

هنرمندان دوره رنسانس به هنر مدرن سهم قابل توجهی دادند.

مثال:

Artists of the renaissant period made significant contributions to modern art.

معنی فارسی کلمه renaissant

: معنی renaissant به فارسی

رنسانسیک، به حالت یا دوره‌ای اشاره دارد که در آن فرهنگ یا هنر دوباره جان می‌گیرد.