معنی فارسی renaturing
B1فرایند تبدیل یا بازسازی مکانی به صورت طبیعی و بهتر برای محیط.
The act of restoring an area to a more natural state, particularly in urban planning.
- VERB
example
معنی(example):
احیای مناطق شهری میتواند کیفیت هوا را بهبود بخشد.
مثال:
Renaturing urban areas can improve air quality.
معنی(example):
احیای پارک آن را برای بازدیدکنندگان جذابتر کرده است.
مثال:
The renaturing of the park has made it more attractive to visitors.
معنی فارسی کلمه renaturing
:
فرایند تبدیل یا بازسازی مکانی به صورت طبیعی و بهتر برای محیط.