معنی فارسی renavigate

B1

دوباره تنظیم یا تغییر مسیر، به ویژه در زمینه‌های ناوبری یا راه‌یابی.

To change or redefine the navigation or direction to achieve a goal.

example
معنی(example):

ما باید مسیرمان را به دلیل مسدود شدن جاده‌ها دوباره تنظیم کنیم.

مثال:

We need to renavigate our route due to the road closures.

معنی(example):

بازنگری در ناوبری وب‌سایت می‌تواند به تجربه کاربری بهتری منجر شود.

مثال:

Renavigating the website can lead to a better user experience.

معنی فارسی کلمه renavigate

: معنی renavigate به فارسی

دوباره تنظیم یا تغییر مسیر، به ویژه در زمینه‌های ناوبری یا راه‌یابی.