معنی فارسی rended
B1پاره یا آسیب دیده شدن چیزی بهویژه تحت تأثیر نیروهای سخت مثل طوفان یا فشار.
To be torn or damaged, especially due to harsh effects like a storm or pressure.
- VERB
example
معنی(example):
در طوفان، درخت آسیب دید.
مثال:
The tree was rended in the storm.
معنی(example):
لباس او پس از گیر کردن به یک حصار پاره شد.
مثال:
Her dress was rended after getting caught on a fence.
معنی فارسی کلمه rended
:
پاره یا آسیب دیده شدن چیزی بهویژه تحت تأثیر نیروهای سخت مثل طوفان یا فشار.