معنی فارسی rendement

B1

میزان کارایی یا بهره‌وری که از یک منبع یا سیستم به دست می‌آید.

The measure of efficiency or output achieved from a resource or system.

example
معنی(example):

کارایی موتور با نگهداری منظم افزایش یافت.

مثال:

The rendement of the engine improved with regular maintenance.

معنی(example):

کارایی خوب برای تولید مؤثر ضروری است.

مثال:

Good rendement is essential for efficient production.

معنی فارسی کلمه rendement

: معنی rendement به فارسی

میزان کارایی یا بهره‌وری که از یک منبع یا سیستم به دست می‌آید.