معنی فارسی renownedness

B1

شهرت، مقداری از شناخت عمومی یا تحسین افراد به خاطر دستاوردها یا ویژگی‌های خاص.

The quality of being well-known or esteemed.

example
معنی(example):

شهرت نویسنده بسیاری از خوانندگان را جذب می‌کند.

مثال:

The renownedness of the author brings many readers.

معنی(example):

شهرت او در این زمینه بی‌نظیر است.

مثال:

His renownedness in the field is unparalleled.

معنی فارسی کلمه renownedness

: معنی renownedness به فارسی

شهرت، مقداری از شناخت عمومی یا تحسین افراد به خاطر دستاوردها یا ویژگی‌های خاص.