معنی فارسی renunciant

B2

شخصی که به دلایلی از مالکیت یا موقعیتی کناره‌گیری می‌کند.

A person who renounces or gives up a position or right.

example
معنی(example):

کناره‌گیر یک زندگی ساده را می‌گذراند.

مثال:

The renunciant lived a life of simplicity.

معنی(example):

به عنوان یک کناره‌گیر، او خود را وقف روحانیت کرد.

مثال:

As a renunciant, he dedicated himself to spirituality.

معنی فارسی کلمه renunciant

: معنی renunciant به فارسی

شخصی که به دلایلی از مالکیت یا موقعیتی کناره‌گیری می‌کند.