معنی فارسی renunciator

B1

کناره‌گیر، کسی که از حق یا حقوق خود صرف‌نظر می‌کند.

A person who renounces a right or claim.

example
معنی(example):

کناره‌گیر اذعان کرد که دیگر به دنبال پیگیری این پرونده نیست.

مثال:

The renunciator admitted he was no longer interested in pursuing the case.

معنی(example):

به عنوان یک کناره‌گیر، او تصمیم گرفت که از ارثش صرف‌نظر کند.

مثال:

As a renunciator, she chose to give up her inheritance.

معنی فارسی کلمه renunciator

: معنی renunciator به فارسی

کناره‌گیر، کسی که از حق یا حقوق خود صرف‌نظر می‌کند.