معنی فارسی reoblige

B1

دوباره متعهد کردن، به معنای انجام چیزی که قبلاً توافق شده است.

To impose or fulfill an obligation again.

example
معنی(example):

او تصمیم گرفت که با کمک به پروژه، دوستش را دوباره متعهد کند.

مثال:

She decided to reoblige her friend by helping with the project.

معنی(example):

او احساس کرد که بعد از سوء تفاهم درست است که به وعده‌اش دوباره متعهد شود.

مثال:

He felt it was right to reoblige his promise after the misunderstanding.

معنی فارسی کلمه reoblige

: معنی reoblige به فارسی

دوباره متعهد کردن، به معنای انجام چیزی که قبلاً توافق شده است.