معنی فارسی reobligation
B1دوباره ملزم کردن، مجدد بر عهده گرفتن تعهدات و مسئولیتها.
The act of obligating oneself again to fulfill duties or commitments.
- NOUN
example
معنی(example):
دوباره ملزم کردن وظایف برای همبستگی تیم ضروری است.
مثال:
The reobligation of duties is necessary for team cohesion.
معنی(example):
آنها در جلسه درباره دوباره ملزم کردن مسئولیتهای خود بحث کردند.
مثال:
They discussed the reobligation of their responsibilities in the meeting.
معنی فارسی کلمه reobligation
:
دوباره ملزم کردن، مجدد بر عهده گرفتن تعهدات و مسئولیتها.