معنی فارسی reoccupies

B1

عمل دوباره اشغال کردن یک مکان.

To occupy again or anew.

verb
معنی(verb):

To occupy again.

example
معنی(example):

او هر تابستان آن خانه را دوباره اشغال می‌کند.

مثال:

She reoccupies the house every summer.

معنی(example):

شرکت پس از اتمام نوسازی، دفتر را دوباره اشغال می‌کند.

مثال:

The company reoccupies the office after renovations are complete.

معنی فارسی کلمه reoccupies

: معنی reoccupies به فارسی

عمل دوباره اشغال کردن یک مکان.