معنی فارسی reoperating

B1

در حال عمل جراحی مجدد بر روی یک بیمار می‌باشد.

Currently performing a surgical operation again.

example
معنی(example):

تیم پزشکی در حال حاضر در حال دوباره عمل کردن بر روی بیمار است.

مثال:

The medical team is reoperating on the patient right now.

معنی(example):

آنها به دلیل نتایج غیرمنتظره دوباره عمل می‌کنند.

مثال:

They are reoperating due to the unexpected results.

معنی فارسی کلمه reoperating

: معنی reoperating به فارسی

در حال عمل جراحی مجدد بر روی یک بیمار می‌باشد.