معنی فارسی reoutfitted
B1تغییر و بهروز کردن تجهیزات یا لباسها به شکل مجدد.
Equipped or outfitted again; refurbished for a new purpose.
- VERB
example
معنی(example):
تیم تمامی تجهیزات خود را برای فصل جدید دوباره تجهیز کرده است.
مثال:
The team has reoutfitted all their equipment for the new season.
معنی(example):
پس از تجهیز دوباره، لباسها کاملاً نو به نظر میرسیدند.
مثال:
After being reoutfitted, the uniforms looked brand new.
معنی فارسی کلمه reoutfitted
:
تغییر و بهروز کردن تجهیزات یا لباسها به شکل مجدد.