معنی فارسی reoutline

B1

طراحی مجدد خطوط اصلی یا کلی چیزی، به‌طور خاص برای بهبود یا تغییر آن.

To outline again or adjust the existing outline.

example
معنی(example):

او تصمیم گرفت خطوط کلی رمانش را دوباره طراحی کند تا داستان بهتر شود.

مثال:

She decided to reoutline her novel to improve the plot.

معنی(example):

هنرمند قرار است طرح را برای وضوح بیشتر دوباره طراحی کند.

مثال:

The artist will reoutline the drawing for better clarity.

معنی فارسی کلمه reoutline

: معنی reoutline به فارسی

طراحی مجدد خطوط اصلی یا کلی چیزی، به‌طور خاص برای بهبود یا تغییر آن.