معنی فارسی reparative
B2ترمیمی، به معنای کمک به بهبودی یا اصلاح مشکلات.
Pertaining to the act of making amends or correcting damage.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
درمان ترمیمی به او در بهبودی سریع کمک کرد.
مثال:
The reparative therapy helped him recover quickly.
معنی(example):
اقدامات ترمیمی برای جبران خسارات مالی انجام شد.
مثال:
Reparative measures were taken to fix the financial losses.
معنی فارسی کلمه reparative
:
ترمیمی، به معنای کمک به بهبودی یا اصلاح مشکلات.