معنی فارسی reparatory

B2

ترمیمی، به معنای اقداماتی برای جبران یا اصلاح مشکلات.

Related to the act of making reparations or correcting wrongs.

example
معنی(example):

اقدامات ترمیمی انجام شده برای عدالت ضروری بود.

مثال:

The reparatory actions taken were necessary for justice.

معنی(example):

برنامه‌های ترمیمی برای کمک به جوامع آسیب‌دیده از فاجعه وجود دارد.

مثال:

There are reparatory programs aimed at helping communities affected by disaster.

معنی فارسی کلمه reparatory

: معنی reparatory به فارسی

ترمیمی، به معنای اقداماتی برای جبران یا اصلاح مشکلات.