معنی فارسی repasting

B1

فرآیند دوباره چسباندن، به خصوص در زمینه چسباندن یا اصلاح آثار هنری یا برچسب‌ها.

The act of attaching something again using adhesive.

example
معنی(example):

دوباره چسباندن اثر هنری با دقت انجام شد.

مثال:

The repasting of the artwork was carefully done.

معنی(example):

او در حال دوباره چسباندن برچسب‌ها روی شیشه‌ها است.

مثال:

She is repasting the labels on the jars.

معنی فارسی کلمه repasting

: معنی repasting به فارسی

فرآیند دوباره چسباندن، به خصوص در زمینه چسباندن یا اصلاح آثار هنری یا برچسب‌ها.