معنی فارسی repaving
B1عمل یا پروسهای که در آن یک سطح با آسفالت جدید پوشانده میشود.
The process of laying new asphalt over an existing surface.
- NOUN
example
معنی(example):
دوباره آسفالت کردن جادهها فرآیندی پرهزینه است.
مثال:
Repaving the roads is a costly process.
معنی(example):
آنها در تابستان امسال بر روی دوباره آسفالت کردن خیابانهای شهر تمرکز کردهاند.
مثال:
They are focused on the repaving of city streets this summer.
معنی فارسی کلمه repaving
:
عمل یا پروسهای که در آن یک سطح با آسفالت جدید پوشانده میشود.