معنی فارسی repermit

B1

صدور دوباره مجوز برای انجام یک عمل یا فعالیت خاص.

To grant permission again for an action or specific activity.

example
معنی(example):

ضروری است که دوباره اجازه استفاده از این زمین صادر شود.

مثال:

It’s necessary to repermit the use of this land.

معنی(example):

آنها پس از بررسی تدابیر ایمنی، تصمیم به صدور دوباره مجوز رویداد گرفتند.

مثال:

They decided to repermit the event after reviewing safety measures.

معنی فارسی کلمه repermit

: معنی repermit به فارسی

صدور دوباره مجوز برای انجام یک عمل یا فعالیت خاص.