معنی فارسی repertorial
B2گزارشی، مربوط به تهیه خبر و گزارش، به ویژه در زمینه روزنامهنگاری.
Relating to or characteristic of reporting, especially in the field of journalism.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
سبک گزارشی این روزنامهنگار او را برنده جوایز زیادی کرد.
مثال:
The repertorial style of the journalist earned him many awards.
معنی(example):
مهارتهای گزارشی او او را به دارایی ارزشمندی برای تیم خبری تبدیل کرده است.
مثال:
Her repertorial skills make her a valuable asset to the news team.
معنی فارسی کلمه repertorial
:
گزارشی، مربوط به تهیه خبر و گزارش، به ویژه در زمینه روزنامهنگاری.