معنی فارسی repertorily

B1

به صورت گزارشی، با تمرکز بر بیان محتوا به شیوه‌ای منطقی و مستند.

In a manner pertaining to reporting, focusing on structured and detailed communication.

example
معنی(example):

نویسنده افکار خود را به صورت گزارشی بیان کرد و بر وضوح و جزئیات تمرکز کرد.

مثال:

The author expressed his thoughts repertorily, focusing on clarity and detail.

معنی(example):

سخنرانی او به‌طور گزارشی ارائه شد و به نمونه‌های تاریخی متعددی اشاره کرد.

مثال:

His speech was delivered repertorily, drawing on numerous historical examples.

معنی فارسی کلمه repertorily

: معنی repertorily به فارسی

به صورت گزارشی، با تمرکز بر بیان محتوا به شیوه‌ای منطقی و مستند.