معنی فارسی repic

B1

دوباره عکس گرفتن، اقدام به عکاسی مجدد از یک موضوع یا صحنه خاص.

To take a picture again, often with the intention of improving the original.

example
معنی(example):

او می‌خواست لحظه را دوباره عکاسی کند تا زاویه بهتری را ثبت کند.

مثال:

She wanted to repic the moment to capture a better angle.

معنی(example):

پس از دیدن عکس اصلی، او تصمیم گرفت که مناظر را دوباره عکاسی کند.

مثال:

After seeing the original shot, he decided to repic the landscape.

معنی فارسی کلمه repic

: معنی repic به فارسی

دوباره عکس گرفتن، اقدام به عکاسی مجدد از یک موضوع یا صحنه خاص.