معنی فارسی repopularizing

B1

فرایند دوباره محبوب کردن، زمانی که چیزی به محبوبیت قبلی خود باز می‌گردد.

The act of making something popular again.

example
معنی(example):

آنها در حال دوباره محبوب کردن یک ژانر فراموش شده فیلم هستند.

مثال:

They are repopularizing a forgotten genre of film.

معنی(example):

دوباره محبوب کردن مدهای قدیمی به یک ترند بین طراحان جوان تبدیل شده است.

مثال:

Repopularizing old fashions has become a trend among young designers.

معنی فارسی کلمه repopularizing

: معنی repopularizing به فارسی

فرایند دوباره محبوب کردن، زمانی که چیزی به محبوبیت قبلی خود باز می‌گردد.