معنی فارسی reposure

B1

حالت آرامش و استراحت که مستلزم رهایی از فشارها و تنش‌هاست.

A state of rest or relaxation, often implying a sense of peace away from stress.

example
معنی(example):

پس از یک روز طولانی، او در صندلی مورد علاقه‌اش آرامش پیدا کرد.

مثال:

After a long day, he found repose in his favorite chair.

معنی(example):

باغ مکانی آرامبخش دور از شلوغی شهر فراهم کرد.

مثال:

The garden provided a tranquil repose away from the hustle of the city.

معنی فارسی کلمه reposure

: معنی reposure به فارسی

حالت آرامش و استراحت که مستلزم رهایی از فشارها و تنش‌هاست.