معنی فارسی representationalist
B2مکتب فکری در هنر که معتقد است آثار هنری باید واقعیت را منعکس کنند.
An advocate of the theory that art represents the physical world.
- NOUN
example
معنی(example):
دیدگاههای نمایندگی معتقدند که هنر واقعیت را به تصویر میکشد.
مثال:
The representationalist views hold that art depicts reality.
معنی(example):
یک رویکرد نمایندگی میتواند درک هنرهای بصری را افزایش دهد.
مثال:
A representationalist approach can enhance understanding of visual arts.
معنی فارسی کلمه representationalist
:
مکتب فکری در هنر که معتقد است آثار هنری باید واقعیت را منعکس کنند.