معنی فارسی repressionist
B1سرکوبگر، اشاره به فردی که به بررسی و کار بر روی موضوعات سرکوب و کنترل میپردازد.
A person focused on exploring and working with themes of suppression and control.
- NOUN
example
معنی(example):
این هنرمند به عنوان یک سرکوبگر شناخته میشد که بر روی موضوعات کنترل تمرکز داشت.
مثال:
The artist was known as a repressionist, focusing on themes of control.
معنی(example):
سرکوبگرها اغلب احساسات عمیق را از طریق کارهای خود منتقل میکنند.
مثال:
Repressionists often convey deep emotions through their work.
معنی فارسی کلمه repressionist
:
سرکوبگر، اشاره به فردی که به بررسی و کار بر روی موضوعات سرکوب و کنترل میپردازد.