معنی فارسی reprobe

B1

دوباره بررسی کردن یا آزمایش کردن چیزی برای اطمینان از درستی آن.

To examine or investigate again.

example
معنی(example):

محقق نیاز داشت که داده‌ها را دوباره برای دقت بررسی کند.

مثال:

The researcher needed to reprobe the data for accuracy.

معنی(example):

پس از بررسی یافته‌ها، او تصمیم گرفت که آزمایش را دوباره بررسی کند.

مثال:

After reviewing the findings, she decided to reprobe the experiment.

معنی فارسی کلمه reprobe

: معنی reprobe به فارسی

دوباره بررسی کردن یا آزمایش کردن چیزی برای اطمینان از درستی آن.