معنی فارسی reproducibly

B1

به صورت قابل بازتولید، به معنای انجام یک کار به روشی است که نتایج مشابهی به دست آید.

In a manner that allows for reproduction of results.

adverb
معنی(adverb):

In a reproducible manner; in a manner that can be copied.

example
معنی(example):

آزمایش‌ها به طور قابل بازتولید انجام شدند.

مثال:

The experiments were carried out reproducibly.

معنی(example):

نتایج باید به صورت قابل بازتولید گزارش شوند تا شفافیت داشته باشند.

مثال:

Results should be reported reproducibly for transparency.

معنی فارسی کلمه reproducibly

: معنی reproducibly به فارسی

به صورت قابل بازتولید، به معنای انجام یک کار به روشی است که نتایج مشابهی به دست آید.