معنی فارسی reproductive
B2باروری، به ارتباط با تولید مثل و سیستم‌های مرتبط اشاره دارد.
Relating to reproduction or the reproductive system.
- noun
- adjective
noun
معنی(noun):
A reproductive organism (especially such as in an insect).
adjective
معنی(adjective):
Of or relating to reproduction.
معنی(adjective):
That reproduces.
example
معنی(example):
سلامت باروری برای هر دو جنس مرد و زن مهم است.
مثال:
Reproductive health is important for both men and women.
معنی(example):
سیستم باروری برای ادامه گونه‌ها حیاتی است.
مثال:
The reproductive system is crucial for species continuation.
معنی فارسی کلمه reproductive
:
باروری، به ارتباط با تولید مثل و سیستم‌های مرتبط اشاره دارد.
