معنی فارسی repronunciation

B2

عمل دوباره تلفظ کردن یک کلمه یا عبارت.

The act of pronouncing a word or phrase again.

example
معنی(example):

دوباره تلفظ نام توسط همه خوش آمدید گفته شد.

مثال:

The repronunciation of the name was welcomed by everyone.

معنی(example):

او تمرین دوباره تلفظ کلمات چالش‌برانگیز را انجام داد.

مثال:

She practiced the repronunciation of challenging words.

معنی فارسی کلمه repronunciation

: معنی repronunciation به فارسی

عمل دوباره تلفظ کردن یک کلمه یا عبارت.