معنی فارسی repropagate
B1تکثیر مجدد یک گونه یا موجود زنده به منظور افزایش تعداد افراد آن.
To propagate or breed again, especially in the context of species or plants.
- VERB
example
معنی(example):
دانشمندان قصد دارند گیاهان در معرض خطر را دوباره در طبیعت تکثیر کنند.
مثال:
Scientists aim to repropagate endangered plants in the wild.
معنی(example):
تیم تصمیم گرفت گونه را دوباره تکثیر کند پس از اینکه کاهش آن را مشاهده کرد.
مثال:
The team decided to repropagate the species after observing its decline.
معنی فارسی کلمه repropagate
:
تکثیر مجدد یک گونه یا موجود زنده به منظور افزایش تعداد افراد آن.