معنی فارسی reptiliary
B1خزندهوار، به چیزی اشاره دارد که ویژگیهای خزندگان را داشته باشد.
Relating to or characteristic of reptiles.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
گونههای خزندهوار برای تعادل اکوسیستم حیاتی هستند.
مثال:
Reptiliary species are crucial for ecosystem balance.
معنی(example):
محیط خزندهوار سرشار از گونههای گوناگون بود.
مثال:
The reptiliary environment was rich with diverse species.
معنی فارسی کلمه reptiliary
:
خزندهوار، به چیزی اشاره دارد که ویژگیهای خزندگان را داشته باشد.