معنی فارسی reptilious
B1خزندهور، به شیوههای رفتاری یا ویژگیهای خزندگان اشاره دارد.
Pertaining to or resembling reptiles in behavior or characteristics.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
طبیعت خزندهور آن موجود بچهها را مجذوب کرد.
مثال:
The reptilious nature of the creature fascinated the children.
معنی(example):
او رفتارهای خزندهوار گونههای مختلف را مطالعه کرد.
مثال:
He studied the reptilious behaviors of various species.
معنی فارسی کلمه reptilious
:
خزندهور، به شیوههای رفتاری یا ویژگیهای خزندگان اشاره دارد.